به گزارش خبرنگار حوادث ایونا، وی در توصیف این ماجرا ذکر کرد: ما چهار خواهر اهل یکی از شهرستانهای خراسان شمالی هستیم و متاسفانه پدر و مادرمان را چند سال پیش از دست دادیم. خواهر کوچکتر من به نام مرجان مدتی قبل با مردی آشنا شد که همسرش را طلاق داده بود و یک فرزند نیز داشت. مرد جوان او را به عقد موقت خودش در آورد و با هم به خانهای در نزدیکی رودهن مهاجرت کردند، تا زمانی که متوجه شدیم آن دو با هم اختلاف دارند. خواهرم میگفت شوهرش به او پول نمیدهد و برخی مشکلات دیگر. بعد از گذشت مدتی از مدتی او از شوهرش شکایت کرد و حتی موفق به دریافت حکم جلب او شد. اما در طول این گیر و دار حقوقی، خواهرم ناگهان ناپدید شد و در حال حاضر ما به شوهرش اتهام میزنیم، اما او میگوید هیچ خبری از خواهرم ندارد.
قتل زن بی نوا به خاطر خساست شوهر
پس از ثبت این شکایت، بررسیها فوراً آغاز شدند و مأموران به دنبال شوهر مرجان رفتند. او ادعا کرد که از زن جوان خبری ندارد. با این حال، مأموران در حین بررسیهای میدانی متوجه شدند که آخرین بار مرد جوان همسرش را سوار خودرو کرده و رفته است.
بنابراین، وقتی مدارکی علیه او تکمیل و دستگیر شد، به ارتکاب قتل اعتراف کرد و گفت: "من قبلاً ازدواج کرده و صاحب یک فرزند بودم، اما به دلیل اختلافات با همسرم از او جدا شدم. بعد از مدتی، از طریق یک دعانویس با مرجان آشنا شدم و او به من گفت که تنهاست و قصد ازدواج دارد. من از دیدن او خوشم آمد و بعد با او ازدواج کردیم. اما پس از مدتی متوجه شدم که او و خانوادهاش فقط به دنبال پول هستند. هرچند وقتیها از من به بهانههای مختلف پول میگرفتند که این موضوع باعث اختلاف ما شد و وقتی دیگر پول ندادم، از من شکایت کرد و حکم جلبم را گرفت. من نیز بسیار عصبانی شدم و آخرین بار سوار خودرو شدیم تا با هم صحبت کنیم. اما در راه با یکدیگر درگیر شدیم و من او را خفه کردم، سپس جسدش را به حوالی آبعلی بردم و از کوه به پایین انداختم و برگشتم."
کشف بقایای جسد مرجان
به دنبال اعترافات این مرد، مأموران پلیس، بقایای جسد زن جوان را کشف کردند که با تکمیل پرونده، کیفرخواست صادر و متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
بیشتر بخوانید:
دستگیری جوانانی که روی زنان بنزین پاشیدن/ ماجرا چه بود؟
مرد کرجی همسرش را خفه کرد+ جزئیات
ببینید/ قتل زن 21 ساله باردار توسط پلیس آمریکا
قاتل اتهام قتل را انکار کرد
در این جلسه چهار خواهر مقتول برای دامادشان مجازات قصاص خواستند. اما وقتی متهم 35 ساله پای میز محاکمه ایستاد، منکر قتل شد و گفت: چون با مرجان دعوا کرده بودم، او قهر کرده و از خانه رفته بود اما آخرین باری که مرجان را دیدم در خانه تنها بودم که به آنجا آمد اما من که حوصله درگیری نداشتم در را برایش باز نکردم، او هم کمی سرو صدا کرد و رفت.
بعد هم چند بار تماس گرفت، هم خودش، هم خواهرانش و مدام تهدید میکردند و اعصابم را به هم ریخته بودند، من هم چون حال روحی خوبی نداشتم به خانه دوستم رفتم و ماشینش را قرض گرفتم تا کمی بگردم و حال و هوایم عوض شود. صبح روز بعد هم ماشین را به دوستم برگرداندم. من اصلاً همسرم را ندیدم و از نحوه کشته شدن او اطلاعی ندارم.
قاضی گفت: تو در اداره آگاهی به قتل همسرت اعتراف کردی و حتی صحنه قتل را هم بازسازی کردی؟
قاتل: تحت فشار روانی اعتراف کردم
متهم پاسخ داد: من تحت فشار روانی و برای خلاصی از بازداشتگاه، قتل را گردن گرفتم. به من گفته بودند جسد در حوالی آبعلی پیدا شده و من به همین خاطر مأموران را به آنجا بردم.
قاضی: اما آخرین بار تو را دیدهاند که با همسرت سوار خودرو شده بودی.
متهم: کسانی که این ادعا را کردهاند خواهران و خواهرزادههای همسرم بودند که من شهادت آنها را قبول ندارم چون دروغ میگویند.
قضات بعد از پایان جلسه وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
منبع: ایران