11:05 , 1401/9/29
کد خبر: 000017409
بازدید: 1648
مرده زنده شد/ دختر فراری قاتل را نجات داد!

دختر جوانی زمانی که متوجه شد یک نفر به دلیل قتل او دستگیر شده است به پلیس مراجعه کرد و حقیقت ماجرا را بر ملا کرد.

به گزارش خبرنگار حوادث ایونا، طی چند ماه اخیر زن و مردی میانسال به دادسرای جنایی تهران مراجعه کرده و اعلام کردند که دختر جوانشان که تنها 25سال سن دارد چند وقتی است که ناپدید شده اما آنها به حقیقت هایی دست پیدا کردندن که نشان می دهد دختر آنها از شهرستان به تهران آمده است.

المیرا کجاست؟ جریان رمان های ارسالی از تهران چه بود؟

این دختر فراری المیرا نام دارد. مادر او با ناراحتی گفت: ما ساکن یکی از شهرستان های شمال غربی هستیم. دخترمان در چند ماه گذشته برای شرکت در جشن تولد یکی از دوست هایش از خانه خارج شد. چند ساعت بعد با ما تماس گرفت و گفت که حالش خوب نیست و کمی دیرتر به خانه بر میگردد. اما بعد از گذشت چند ساعت خبری از دخترمان نشد. هر جا که فکر میکردیم ممکن است دخترمان رفته باشد سر زدیم اما به هیچ نتیجه ای نرسیدیم.

مادر این دختر فراری در ادامه افزود: در نهایت چند روز بعد بسته از تهران به نام دخترمان، المیرا به دست مان رسید. محتوای این بسته چند کتاب رمان بود. ما فکر میکنیم کسی که این رمان ها را برای دخترم فرستاده از سرنوشت او خبر دارد.

کتابفروش دستگیر شد

بعد از شکایت این زن و مرد میانسال، شخصی که بسته های پستی را ارسال کرده بود با دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران دست گیر می شود.

فرستنده بسته، مرد جوانی بود که در کتابفروشی کار میگرد. این مرد جوان بعد از دستگیری گفت: در چند روز گذشته یک دختر برای خرید کتاب به کتابفروشی مراجعه کرد. چند رمان سفارش داد. چون کتاب ها آماده نبود به ناچار به او گفتم که کتاب ها را برایش ارسال خواهم کرد. با توجه به اینکه این دختر مشتری اینترنتی ما بود و چند باری هم کتاب از طریق اینترنت سفارش داده بود آدرس خانه شان را داشتم. چند روز بعد کتاب ها را از طریق پست برایش ارسال کردم. من حتی خبر هم نداشتم که این دختر از خانه فرار کرده است.

کتابفروش قاتل المیرا بود؟

در ادامه بازرسی هایی که از خانه این مرد انجام گرفت دو مدرک پیدا شد. کارت اعتباری المیرا و لکه های خون در انباری خانه مرد کتابفروش.

همین دو مدرک کافی بود تا فرضیه قتل المیرا و دست داشتن مرد کتابفروش در قتل او شدت بگیرد.

مرد کتابفروش در ارتباط با مدارک پیدا شده گفت: روزی که این دختر به مغازه من مراجعه کرد کارت بانکی اش را جا گذاشت و من هم برای اینکه کارت او گم نشود کارت را به خانه بردم. درباره لکه های خون هم زمانی که در انباری کتاب ها را بر میداشتم با میخی که داخل قفسه بود دستم را بریدم.

المیرای به قتل رسیده زنده شد/ المیرا: از خانه فرار کردم!

تحقیقات ادامه داشت تا اینکه چند روز بعد دختری جوان به اداره پلیس رفت. این دختر که خود را المیرا نامیده بود، گفت: به دلیل سختگیری ها و مشکلاتی که با خانواده ام داشتم از خانه فرار کردم. آنها اجازه نمی دادند من کاری انجام دهم و برای هر چیزی باید به آنها توضیح می دادم و اجازه می گرفتم. من هم که تحمل این رفتار آنها را نداشتم تصمیم گرفتم که از خانه فرار کنم و به تهران بیایم. با کمک یکی از دوست هایم که من را به فرار از خانه تشویق کرده بود از از وضعیت خانواده ام با خبر بودم. زمانی که متوجه شدم مرد بی گناهی را به متهم به قتل من شده است دستگیر کرده اند، عذاب وجدان گرفتم. همین باعث شد که خودم را معرفی کنم.

بعد از اعترافات المیرا، با دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی پایتخت پسر کتابفروش آزاد و دختر جوام به خانواده اش تحویل داده شد.

 

 

 

 

 

ivnanews.ir/feed

نظر شما






نظرات

اخبار پر بازدید