به گزارش خبرنگار سیاسی ایونا به نقل از خبرآنلاین: رئیس دولت دوازدهم گفت: نقد در حکومت معصوم با نقدِ معصوم، متفاوت است. در دوران حکومت معصوم، همه والیان، امراء و قضات منصوب از طرفِ معصوم قابل نقد بودند و در مواردی مولای متقیان علی(ع) برخی از آنان را مورد شماتت و ملامت شدید قرار داده و حتی عزل کرده است.
پس از ارسال چهار نامه برای بیان موارد و سه نامه برای اعلام مستندات ردصلاحیت حجتالاسلاموالمسلمین حسن روحانی در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم در نامهای خطاب به ملت ایران، گزارشی از دلایل طرح شده توسط شورای نگهبان ارائه کرد.
روحانی در قسمتی از این گزارش به ادعای تعرض به اعتقادات اصیل دینی که از جمله محورهای ردصلاحیت او توسط شورای نگهبان بوده، پاسخ داده و گفته «نقد در حکومت معصوم با نقدِ معصوم، متفاوت است. در دوران حکومت معصوم، همه والیان، امراء و قضات منصوب از طرفِ معصوم قابل نقد بودند و در مواردی مولای متقیان علی(ع) برخی از آنان را مورد شماتت و ملامت شدید قرار داده و حتی عزل کرده است.»
ادعای تعرض به اعتقادات اصیل دینی
رئیسجمهور در استقبال از نقد خود و دولتش، در سخنرانی مورخ ۱۸ دی ۱۳۹۶ قلمرو نقد را توسعه داده و گفته است:
الف ـ تمام مسئولین قابل نقدند و ما در کشور مسئول معصومی نداریم.
ب ـ در زمان حکومت معصوم هم نقد جایز است و نقد همیشه مفید است.
ج ـ پیامبر هم اجازه نقد میداد و اصحاب پیامبر هم در برخی موارد به خود اجازه نقد میدادند.
در این نامه ادعا شده است که من قائل به نقد معصوم شدهام. در حالی که مقدمه و مؤخره سخنان من هیچگونه دلالتی بر این امر ندارد. زیرا:
اولا؛ در طلیعه سخن خود تصریح کردهام که همه مسئولین قابل نقدند؛ چون مسئولین معصوم نیستند. مفهوم مخالف بیّن و روشن این سخن آن است که معصوم قابل نقد نیست. اساساً پایه استدلال من برای قابلیت نقد همه مسئولین این است که مسئولین معصوم نیستند. روشن است که برای فهم سخن باید همه متن آن را ملاحظه کرد و تقطیع سخن و استناد به یک بخش بدون در نظر گرفتن سایر بخشها، و بدون لحاظ قرائن حالیه و مقالیه و سیاق بیان و مقام بیان، به دلیل عدم ظهور، فاقد اعتبار و حجیت است.
ثانیاً؛ پس از اینکه من میگویم مسئولین قابل نقدند چون معصوم نیستند، ادامه میدهم که در حکومت معصوم هم نقد وجود داشته است؛ چنان که فسادها و انحرافهای برخی کارگزاران در دوران حکومت معصوم بارها در برنامههای مشهور و خطابههای رسمی در رسانههای جمهوری اسلامی بیان و تشریح شده است و هیچ کس هم از چنین تبیینهای تاریخی شگفتزده نشده است.
در نقد این تلقی از حکومت معصوم باید گفت:
اولاً؛ حقِ نقد با حقانیتِ نقد تلازمی ندارد. یکسان پنداشتنِ "حق داشتن" با "حق بودن" یک مغالطه است. آزادی بیان یک حق است، گرچه ممکن است کسی با استفاده از این حق، سخن اشتباهی بگوید.
ثانیاً، نقد در حکومت معصوم با نقدِ معصوم، متفاوت است. در دوران حکومت معصوم، همه والیان، امراء و قضات منصوب از طرفِ معصوم قابل نقد بودند و در مواردی مولای متقیان علی(ع) برخی از آنان را مورد شماتت و ملامت شدید قرار داده و حتی عزل کرده است.
ثالثاً، شواهد تاریخی مسلم و مطمئن بر تجویز انتقاد و حتی تشویق به انتقاد در سنت و سیره نبوی و علوی و سایر ائمه(ع) وجود دارد. مراجعه به کتب روایی، تاریخی و نهجالبلاغه این واقعیت را به خوبی روشن میسازد.
روایات زیادی در نهی از تعبد و تسلیم و تشویق به نقد و اعتراض و سؤال در مسائل اجتماعی وارد شده و حتی مرحوم کلینی و مجلسی باب مستقلی تحت عنوان باب ما امر النبی بالنصیحة لائمه المسلمین گشودهاند.