به گزارش تیم وبگردی ایونا، در طول تاریخ ایران پیش از اسلام، مطالعه بر روی پوشش زنان نشان می دهد که آنان لباس های پوشیده ای داشتند و حیا و عفاف جزو جدایی ناپذیر شخصیت این زنان بود. پوشش مناسب با شخصیت زن و خانواده حتی قبل از ورود اسلام به ایران نیز ارزش زیادی داشته است. این خصوصیات، عامل مهمی در پذیرش حکم شرعی «حجاب» در دوران پس از اسلام بود.
در مقایسه با تمدن های دیگر عصر باستان، پوشش زنان ایرانی کامل تر بود. در هیچ کتیبه ای نمی توان زن ایرانی را با سر برهنه مشاهده کرد. در شاهنامه نیز همواره از زنان ایرانی به عنوان نمونه هایی از پوشیدگی، اصالت، پاکی و راستی یاد شده است.
مجسمه ها، نقوش برجسته و تصاویر به جا مانده از دوران پیش از اسلام در ایران، همگی نشان می دهند که پوشش مردان و زنان بلند و گشاد بوده است. در آن زمان، تمام زنان ایرانی سرپوشی بر سر داشتند که همان روسری یا حجاب امروزی زنان زرتشتی برای رفتن به آتشکده است. پوشش ایرانیان و به ویژه زنان، به گونه ای بود که تمام اندام ها را پوشانده و در آن ادب، وقار و متانت اخلاقی دیده می شد.
حضور زنان ایران باستان در اجتماع
در ایران باستان، نقش و جایگاه زنان در جامعه بسیار متنوع و متفاوت بود. در برخی از دوره های تاریخی، زنان نقش فعالی در امور اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشتند؛ اما در برخی دوره ها نیز آزادی عمل آنان محدود بود. در دوره های اولیه تاریخ ایران، مانند دوران هخامنشی، زنان نقش مهمی در جامعه ایفا می کردند. آن ها در امور اداری و حکومتی مشارکت داشتند و حتی در برخی موارد به عنوان فرمانروا یا شاهزاده انتخاب می شدند. همچنین، زنان در امور مذهبی و آیین های دینی نقش برجسته ای داشتند. نکته حائز اهمیت در این دوران ها، پایبندی به پوشش کامل و متفاوت زنان بود که البته این نوع پوشش، دلیلی برای حضور کمرنگ در اجتماع و پذیرش مسوولیت های مختلف نبود.
در دوره های بعدی، به ویژه در دوره ساسانیان، محدودیت های بیشتری بر زنان اعمال شد. در این دوره، پرده نشینی و محدودیت در حضور اجتماع، یکی از ویژگی های زندگی زنان بود. آن ها در بسیاری از امور اجتماعی و اقتصادی نقش کمتری داشتند و حضور آنان در ملا عام محدود می شد.
این محدودیت ها نه تنها در میان طبقات بالای جامعه، بلکه در میان مردم عادی نیز وجود داشت. زنان به ندرت در جشن ها، مراسم ها و دیگر گردهمایی های اجتماعی حضور می یافتند و باید با همراهی یک محرم از خانه خارج می شدند؛ اما این محدودیت ها همواره یکسان نبود و در طول تاریخ ایران باستان تغییر و تحول داشت. در برخی دوره ها، زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و در برخی دوره ها این محدودیت ها تشدید می شد و نوع حاکمت و ارزش گذاری به جایگاه زن، نقش مهمی در این امر داشت.
این تنوع و تغییرات در طول تاریخ ایران باستان و قبل از اسلام، ریشه در عوامل مختلفی از جمله فرهنگ، سنت ها، مذهب و حتی تحولات سیاسی و اجتماعی داشته است. بنابراین، برای درک کامل وضعیت زنان در این دوره، نیاز به بررسی دقیق و موشکافانه این عوامل و تحولات تاریخی است. اما نکته ای که قابل تایید است، پوشش متناسب با ارزش های زن در طول تاریخ است.
پوشش سنتی زنان در تمدن ایرانی: نماد معنویت و اخلاق
در اکثر تمدن های باستانی، پوشش زنان نقش مهمی در بیان هویت فرهنگی و معنوی آن جوامع داشته است. این امر در مورد تمدن ایرانی نیز صادق است. ویژگی اصلی فرهنگ ایرانی، معنویت گرایی و پایبندی به اخلاق است. این ویژگی ها در پوشش زنان نیز نمود یافته است.
در ایران باستان قبل از اسلام، پوشش مردم و به ویژه پوشش زنان، نماد این معنویت گرایی و روحیه اخلاقی بوده است. تن پوش های ایرانیان به گونه ای بوده که تمام اندام های تن را پوشانده و در آن رعایت ادب، وقار و متانت اخلاقی به چشم می خورد.
یکی از بارزترین نمودهای ارتباط پوشش و معنویت گرایی در ایران باستان، پوششی است که خدایان مورد پرستش و الهه های آنها به تن دارند. در آثار باقی مانده، خدایان، فرشتگان و پادشاهان، دارای لباس چین دار و بالاتنه یا لباس بلند قبا مانند هستند که تقریبا تمام بدن آن ها را پوشانده است. این امر نشان می دهد که پوشش کامل، نماد قداست و معنویت در فرهنگ ایرانی بوده که استفاده از آن برای زنان به عنوان حریم اصلی خانواده، نمود بیشتری داشته است.
پوشش زنان در تاریخ اساطیری ایران
در طول تاریخ اساطیری و تمدنی ایران، زنان همواره به عنوان نمادی مقدس و ارزشمند مورد توجه بوده اند. این موضوع در آثار برجسته ادبی و فرهنگی ایران باستان، ازجمله شاهنامه فردوسی به خوبی منعکس شده است و سندیت دارد.
شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از بنیادی ترین و اصیل ترین منابع مستند تاریخی و فرهنگی ایران، تصویری روشن و ارزشمند از جایگاه زن در جامعه ایرانی ارائه می دهد. در این اثر ماندگار، زنان همواره با صفاتی چون پوشیدگی، اصالت، پاکی، راستی و نمونه کامل زنانگی توصیف شده اند. این ویژگی ها نه تنها در شخصیت های محوری داستان های شاهنامه، بلکه در تمامی زنانی که در این اثر جاودانه به نام برده شده اند، مشهود است.
در واقع، در شاهنامه زن "خوب" و "پاک" مورد تقدیر و ستایش قرار گرفته؛ در حالی که زن "بد"، "بی حیا"، "بی شرم" و "بی نزاکت" مورد نکوهش واقع شده است. این امر نشان می دهد که در نگاه فرهنگی ایرانیان باستان، پاکدامنی و حفظ حجاب و عفاف از ارزش های بنیادین زنانگی به شمار می رفته است و آن را با خصوصیات اخلاقی برجسته هم راستا می دانستند.
جالب آنکه این رویکرد تنها مختص به محیط های شهری متمدن نبوده، بلکه در فرهنگ پوششی ایل نشینان نیز به وضوح مشاهده می شود. در این فرهنگ ها، نه تنها زنان بلکه مردان نیز ملزم به پوشش گشاد و ساتر بوده اند. حتی بی کلاهی برای مردان نیز عیب و عار محسوب می شده است؛ زیرا این امر نماد سربستگی و پیوستگی بوده و نشانگر در پرده بودن فرد است.
نکته قابل تامل آن است که در طول تاریخ تمدن ایران باستان و قبل از اسلام، زن همواره به عنوان نماد پاکی، اصالت و ارزش های والای انسانی مورد احترام و تکریم بوده است. این موضوع علاوه بر اشاره در آثار ادبی و فرهنگی، در رفتارها و باورهای اجتماعی نیز به وضوح نمایان بوده است. می توان گفت که حفظ حجاب و پوشش زنانه در جامعه ایرانی، نه تنها یک وظیفه بلکه نماد ارزش های اخلاقی و معنوی بوده است.
پوشش زنان ایران باستان در آیین زرتشت
فرهنگ ایرانیان باستان بر اساس آموزه های آیین زرتشت شکل گرفته است. این آیین بر اصولی چون راستی، درستی، پرهیز از دروغ، تحکیم خانواده و پرورش فرزندان پاک نهاد، تاکید داشته است. در همین راستا، پوشیدگی زن در آیین زرتشت و فرهنگ ایرانیان باستان مورد توجه و توصیه بوده است.
در متون مقدس زرتشتیان و توصیه های زرتشت به همسران، بر ارزش هایی مانند غیرت برای داشتن زندگی پاک منش، پیشی گرفتن در کردار نیک و مهرورزی، دریافت و پیروی از راه راست، دوری از هوا و هوس، خودخواهی و آروزهای باطل تاکید شده است. همچنین از مردان و زنان خواسته شده که تن و نیروی خود را پاک و منزه نگاه دارند.
علاوه بر این، شواهد تاریخی مانند نقاشی ها و تصاویر کشف شده نشان می دهند که زرتشتیان در طول تاریخ پوشش کاملی داشته اند. این پوشش برای مردان شامل کلاه، دستار و لباس بلند و شلوار و برای زنان نیز چارقد بوده است که سر آن ها را می پوشانده است.
پوشش زنان ایرانی در دوره هخامنشی
در دوره هخامنشی، پوشش زنان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود. تصاویر زنان از این دوره بسیار محدود است؛ زیرا به آن ها اهمیت فوق العاده داده می شد. به عنوان مثال، در تخت جمشید هیچ تصویری از زنان دیده نمی شود. یکی از مهم ترین آثار باقی مانده از این دوران، قطعه ای از یک فرش است که در پازیریک در جنوب روسیه پیدا شده است. در این فرش، در وسط هر قطعه، یک عود سوز پارسی قرار دارد و در دو طرف آن، چهار زن ایستاده اند که پوششی شبیه چادر بر سر دارند که تا زانوی آنها می رسد.
همچنین از پازیریک سیبری، فرشی دیگر از دوره هخامنشی به دست آمده که روی آن تصاویر زنانی حک شده اند که لباس مردان ماد و پارس را پوشیده اند و چادری کوتاه و نازک بر سر دارند. تصویر دیگری که در غرب ترکیه در تپه دهکده ارگیلی کشف شده، سه زن پارسی سوار بر اسب را نشان می دهد که پوششی شبیه چادر بر سر دارند که تا زانوی آن ها می رسد. مورخانی مانند هرودوت و استرابون، پوشش زنان طبقات ممتاز ایران باستان را امری متداول دانسته اند و آن را نوعی اشرافیت به شمار آورده اند.
با توجه مطالب جمع آوری شده در طول تاریخ قبل از اسلام، می توان نتیجه گرفت که در تمام دوره های مختلف، زنان ایران باستان از سرپوشی استفاده می کردند که همان روسری یا حجاب بوده است. استفاده از این نوع پوشش، به منزله حفظ جایگاه و حرمت زنان بوده که در طول تاریخ به آن اهمیت داده شده است.