همیشه در حال سفر در زمان هستیم
می توان گفت، ما همیشه در حال سفر به زمان هستیم، همانطور که از گذشته به آینده می رویم. اما سفر در زمان معمولاً به امکان تغییر سرعت سفر به آینده یا معکوس کردن کامل آن برای سفر به گذشته اشاره دارد. اگرچه از قرن نوزدهم یک ایده داستانی در داستان ها بود، اما سفر در زمان عملاً اثبات یا تأیید نشده است و ممکن است هنوز غیرممکن باشد.
سفر در زمان امکان پذیر نیست
سفر در زمان، در زمان مطلق نیوتنی امکان پذیر نیست. ما به صورت قطعی و خطی به سمت آینده حرکت می کنیم. بر اساس نسبیت خاص نیز امکان پذیر نیست. اما نسبیت عام دورنمای سفر در زمان را حداقل از نظر تئوری افزایش میدهد، یعنی امکان حرکت به عقب و یا جلو در زمان، مستقل از جریان عادی زمانی که ما روی زمین مشاهده میکنیم، امکان پذیر است، همانند حرکت بین نقاط مختلف فضا.
سفر در زمان به طور گسترده در داستان های تخیلی وجود دارد و حتی برخی از پایه های نظری بر این ایده معتقدند.
اگر چه در اصل، تفاوت اساسی در مورد ماشین فیزیکی با سناریوهای متفاوتی برای سفر در زمان، در طول سال ها ارائه شده است. با این حال، قابل قبول بودن فیزیکی واقعی این راه حل ها در دنیای واقعی نامشخص است.
چگونه به آینده سفر کنیم؟
در سادهترین حالت، همانطور که در زمان نسبیتی قابل رویت است، اگر کسی بخواهد از زمین با سرعت نسبیتی حرکت کند و سپس برگردد، زمان بیشتری بر افراد روی زمین میگذرد تا مسافر، بنابراین مسافر از نظر خود به آینده سفر کرده است.
این بدان معنا نیست که مسافر به طور ناگهانی به آینده زمین پریده است، همانطور که اغلب تصور می شود سفر در زمان اینگونه است، اما بر اساس زمان بیرونی زمین قضاوت می شود که مسافر نسبت به فرد همسان خود که در زمین باقی مانده است گذر زمان کمتری را تجربه می کند. با این حال، این سفر در زمان واقعی نیست، بلکه بیشتر در ماهیت پیشبرد سریع در طول زمان است: این یک سفر یک طرفه به جلو بدون راه برگشت است.
با این حال، برخی از تفاسیر سفر در زمان، سعی کردهاند با پذیرش امکان سفر بین نقاط شاخهای، واقعیتهای موازی یا جهانهای موازی، چنین پارادوکسهای بالقوهای را حل کنند، بهطوری که هر رویداد جدید ناشی از مشاهدات مسافر زمان به گذشته در واقعیت متفاوت است و بنابراین بر جریان زمانی اصلی تأثیر نمی گذارد. ایده جهان های موازی که برای اولین بار توسط هیو اورت سوم در تفسیر جهان های متعدد از نظریه کوانتومی در دهه 1950 مطرح شد، اکنون کاملاً جریان اصلی است و توسط بسیاری از فیزیکدانان پذیرفته شده است.