14:16 , 1401/12/16
کد خبر: 000021484
بازدید: 1379
راز قتل پدرخوانده فاش شد/ قاتل در مراسم چهلم شرکت کرد!

یک پسر دانشجو پس از قتل پدرخوانده‌اش، با ساختاردهی و سازماندهی صحنه جرم، سعی کرد تا مسیر تحقیقات و پیگیری این جرم را تغییر دهد. اما پس از گذشت 40 روز، او اعتراف کرد.

به گزارش خبرنگار حوادث ایونا، در تاریخ ۶ آذر امسال، خبر کشف جسد یک مرد میانسال روی خودروی نیسانش در بزرگراه امام علی به بازپرس وحید ناصری اعلام شد. پس از اعلام خبر، بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم به محل حادثه مراجعه کردند. بررسی‌های اولیه نشان داد که این مرد میانسال با شلیک یک گلوله به قتل رسیده است.

بر اساس تحقیقات انجام شده، مشخص شد که مرد میانسال در کار خرید روغن سوخته بود و اختلافی با فرزندخوانده‌اش داشت. این موضوع باعث شده بود که احتمال دست داشتن او در جنایت مورد بررسی قرار گیرد.

ادعای عجیب پسرخوانده: دوستم به شوخی پدرخوانده ام را کشت

به دستور بازپرس جنایی، پسر جوان بازداشت شد. در حالی که او منکر انجام جنایت بود، ادعایی عجیب را مطرح کرد و گفت که یکی از دوستانش به نام محمود، عامل این جنایت است. او بدون قصد، با شوخی به سمت پدرخوانده‌اش شلیک کرده و به ناخواسته باعث مرگ او شده است.

پس از اظهارات پسر جوان، محمود بازداشت شد. اما او ادعا کرد که در این ماجرا بی‌گناه است. تیم جنایی با بازنگری و بررسی مدارک و سرنخ‌های جمع‌آوری شده، متوجه شدند که محمود در این جنایت بی‌تقصیر بوده و عامل اصلی این جنایت، پسرخوانده مقتول بوده است.

بیشتر بخوانید:

دیشب در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان چه خبر بود؟

قاتل نسترن چه نقشه شومی در سر داشت/ خودرو سرقتی همه چیز را لو داد

اختلافی که منجر به قتل شد

پس از ۴۰ روز انکار، با بازداشت پسر جوان، راز قتل پدرخوانده‌ فاش شد. پسر دانشجو اعتراف کرد زمانی که تنها 2 سال داشته پدر و مادرش از هم جدا شدند و در راه دانشگاه، مادرش با مقتول آشنا شد و بعد از مدتی با او ازدواج کرد. اما پسر جوان نارضایتی خود را از این ازدواج با پدرخوانده‌اش نشان داد و اختلافاتی بین آن‌ها پیش آمد.

آنها پس از ازدواج صاحب فرزندانی شدند و من به دور از آنان با مادربزرگم زندگی می‌کردم. همیشه احساس کینه نسبت به شوهر مادرم داشتم. بعد از سال‌ها، رابطه‌ی من با شوهر مادرم بهتر شد و پیشنهاد شغلی پاره‌وقت از او دریافت کردم. به دلیل اینکه دانشجو بودم، این پیشنهاد را پذیرفتم. اما شغلی که به من محول شده بسیار پر دردسر بود و تنها سه میلیون تومان در ماه به من می‌داد. چند بار از پدرخوانده‌ام درخواست کردم تا حقوقم را افزایش دهد، اما او به این خواسته‌های من توجه نمی‌کرد. همین موضوع باعث اختلاف میان من و او شد.

بیشتر بخوانید: 

مرد اینستاگرامی دستگیر شد/ نقاب هزار رنگ برداشته شد!

عکس 16+ از فرجام عربده کشی های اراذل و اوباش در بریانک

اسلحه 250 هزار تومانی و تیری که تصادفی شلیک شد

صبح روزی که حادثه رخ داده بود، در حال پیاده‌روی در پارک نزدیک محل قتل بودم. در آنجا با یک جوان آشنا شدم که اسلحه‌ای با قیمت ۵۰۰ هزار تومان به فروش می‌رساند. پس از مذاکره، به جای اینکه همه‌ی پول را بدهم، ۲۵۰ هزار تومان را در ازای اسلحه و فشنگ‌هایش به او پرداخت کردم. من ساعات رفت و آمد پدرخوانده‌ام را دقیقاً می‌دانستم و شب‌ منتظر او بودم. هدفم کشتن او نبود، بلکه می‌خواستم با شوکه کردنش، او را مجبور به پرداخت حقوقم کنم. اما وقتی او را دیدم، یک تیر به سمتش شلیک کردم که به طور تصادفی او را کشتم.

در مراسم چهلم پدرخوانده ام اعتراف کردم

پس از اتفاق تیراندازی، من از محل حادثه فرار کردم و به خانه مادربزرگم پناه بردم. سه ساعت بعد، با مادرم تماس گرفتم و او به من خبر کشته شدن شوهرش را داد. با شنیدن این خبر در مراسم پدرخوانده‌ام شرکت کردم. در آنجا، به دروغ دوستم را مقصر و به قتل متهم کردم. اما وقتی فهمیدم دوستم به خاطر من و اتهام دروغینم بازداشت شده است، بعد از مراسم چهلم پدرخوانده‌ام، به قتل اعتراف کردم.

با اعتراف پسر جوان، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران او را در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار داد و تحقیقات همچنان ادامه دارد.

بیشتر بخوانید: 

مرد چوپان در نقش تاجر طلا/ دختران سن بالا فریب خوردند

ماجرای کشته شدن کودک دو ساله بر اثر شلیک پلیس صحت دارد؟

نظر شما






نظرات

آخرین اخبار

اخبار پر بازدید